تجربه دیگران برای کسب موفقیت
استفاده از تجربیات دیگران برای موفقیت تا چه اندازه مهم و ضروری است؟ آیا بهتر است برای موفقیت از تجربه دیگران استفاده کنیم یا خودمان وارد مسیر موفقیت شویم و تجربیات و اطلاعات لازم را شخصا کسب کنیم؟ آیا پدر و مادر، اقوام نزدیک و دوستان که نسبت به ما دلسوزتر هستند گزینه ی بهتری برای راهنمایی و کسب تجربه هستند یا افراد داناتری چون معلمان، اساتید دانشگاه و…
پاسخ این سوال ممکن است شما را حیرت زده کند. اما میزان دلسوزی یا نزدیکی یک فرد به شما، درستیِ تجربیات و اطلاعاتی را که به شما منتقل می کنند را تضمین نمی کند. حتی افراد با دانشی مانند معلم ها و اساتید دانشگاه نیز با وجود اینکه از لحاظ علمی صلاحیت مشاوره و راهنمایی را دارند، نمی توانند افراد خوبی برای کسب تجربه باشند. برای اینکه بهتر متوجه منظورم شوید به مثالی که در ادامه به آن اشاره می کنم توجه کنید.
فرض کنید میخواهید یک سوپرمارکت راه اندازی کنید و رؤیای این را در سر دارید که پس از مدتی آن را به یک فروشگاه بزرگ تبدیل کنید. پدر شما هم فروشنده یک سوپرمارکت کوچک است که سالهای طولانی به سختی حیات خود را حفظ کرده است. آیا به نظر شما پدر شما فرد مناسبی برای راهنمایی شما و کسب تجربه است؟ بسیاری تصور می کنند چون پدر آنها نیز در همین صنف فعالیت می کند؛ و همچنین فرد دلسوز و خیر خواهی برایشان است، پس می توانند از تجربیات او استفاده کنند. اما اینطور نیست.
برخی نیز تصور می کنند که اساتید دانشگاه و افرادی که علوم اقتصادی و مدیریتی را تدریس می کنند می توانند بهترین مشاورها و بهترین افراد برای راهنمایی آنها باشند که چطور کسب و کارشان را شروع و سپس گسترش دهند. اما باز هم اینطور نیست.
آنچه برای رشد کسب و کار و موفقیت در آن نیاز دارید، دستورالعمل ها به همراه باورهای فردی است که هم اکنون در جایگاه آرزوهای شما ایستاده است. پدر شما فرد خیر خواهی است اما با باورهای نامناسبی که دارد، وضعیت بدی را برای خو رقم زده و با انتقال آنها به شما می تواند فردی شبیه به خودش را بسازد. اساتید دانشگاه از علم کسب و کار و قوانین و فرمول ها باخبر هستند اما تاکنون کسب و کاری راه اندازی نکرده اند و هیچ پیش زمینه ای در این مورد ندارند. پس بهترین فرد کسی است که مسیری که شما برای پیمودن انتخاب کرده اید را قبلا پیموده است.
با توجه به اینکه مطالب فوق بسیار بدیهی و مسلم به نظر می رسند، اما افراد بسیاری و یا حتی خود ما هم برای کسب تجربه در زمینه های مختلف زندگی از افرادی استفاده می کنیم که در آن زمینه فرد لایق و صاحب نظری نیستند اما صرفا به دلیل نزدیکی، احترام و محبتی که برای آنها قائل هستیم، از تجربیات آنها در زمینه های مهم زندگیمان از قبیل انتخاب شغل، روش های مدیریت کسب و کار، انتخاب همسر، ورزش و سلامتی، لاغری و تناسب اندام، ادامه تحصیل و… استفاده می کنیم.
فردی که به دنبال کسب موفقیت است، پیش از هر چیز باید این دیدگاه مهم را در خود پرورش دهد که باید میان خانواده و عزیزان خود که احترام زیادی برای آنها قائل است، با الگوهایی که قرار است برای جنبه های مختلف زندگی خود انتخاب کند، تفاوت قائل شود. این بدین معنی است که اگر من قصد راه اندازی کسب و کاری را دارم و برای موفقیت در آن برنامه ریزی کرده ام، باید به دنبال فردی بگردم که در کسب و کار مشابه با کسب و کار من، به موفقیت ها و جایگاه هایی دست یافته است که خود من نیز قصد رسیدن به آنها را دارم.
اگر قصد رفتن به قله کوه را دارید، بهترین فرد برای راهنمایی، کسی است که بارها رسیدن به قله را تجربه کرده است.
برای رسیدن به تناسب اندام، گوش خود را برای شنیدن راهنمایی های فردی باز بگذارید که از تناسب اندام بالایی برخوردار است. یک فرد چاق چگونه می تواند شما را برای رسیدن به وزن ایده آل یاری کند؟ اگر هم آن فرد از علم خوبی در این زمینه برخوردار باشد، چیزی که در ظاهر میتوان فهمید این است که او انگیزه و اراده لازم برای کاهش وزن و تناسب اندام را ندارد و کسی که فاقد انگیزه و اراده برای کار و فعالیت باشد، انگیزه و اراده شما را نیز سلب خواهد کرد.
برای انتخاب الگوی مناسب در زندگی، افرادی را بیابید که در جنبه های مختلف نفر اول هستند. مثلا در بعد مالی بیل گیتس مالک شرکت مایکروسافت، جف بزوس مالک آمازون، ایلان ماسک مدیر تسلا موتورز و کارآفرینی سریالی، که به تازگی موفق شد به عنوان ثروتمندترین مرد جهان ست پیدا کند، افراد خوبی برای الگو برداری هستند. هر کسی برای دستیابی به جایگاه های بالاتر و بهتری از لحاظ مالی نیازمند آگاهی از تجربیات و باورهای افراد موفقی چون بیل گیتس، وارن بافت، مارک زاکربرگ، استیو جابز، کارلوس اسلیم و… است که از لحاظ مالی در جایگاه هایی هستند که ما آرزوی داشتن آن جایگاه ها را داریم.
در بعد سلامتی و موفقیت های ورزشی به طبع الگو برداری از قهرمانان ورزشی رشته های مختلف و شنیدن و خواندن نقطه نظرها و توصیه های آنان، تجربه های ارزشمندی را برای دیگران فرآهم می کند. همینطور در سایر زمینه ها، برای موفقیت در هنر و موسیقی، موفقیت های تحصیلی، روابط و… افراد شاخصی هستند که می توانند بهترین الگو و راهنما در مسیر ما باشند.
اما در کنار این افراد، ممکن است افرادی را بیابید که در تمام زمینه ها توانسته اند موفق باشند. برای مثال آرنولد شوارتزنگر، فردی است که موفق به کسب موفقیت های چشمگیر در چند عرصه ی مختلف در زندگی خود شده است. این فرد قهرمان هفت دوره مستر المپیا در رشته بندسازی است. همچنین به عنوان یک سوپر استار موفق در عرصه سینمای هالیوود شناخته می شود و در صحنه سیاست نیز به عنوان فرماندار کالیفرنیا شناخته می شود و شاید نیاز به اشاره این نکته نباشد که از لحاظ مالی و ثروت نیز در وضعیت فوق العاده ای به سر می برد.
افرادی مانند آرنولد شوارتزنگر که توانسته اند در عرصه های مختلف به موفقیت های بزرگ دست پیدا کنند، راهنماهای ارزشمندتری نسبت به بقیه هستند. زیرا این افراد راه و روش موفقیت را کشف و در تمام عرصه های زندگیشان به کار بسته اند و به نتایج درخشانی نیز دست یافته اند.
توصیه ی من به شما و هر فردی که خواهان موفقیت است، این است که قبل از اقدام برای شروع هر کاری، شروع به گردآوری الگوهای مناسبی در زمینه های مختلف زندگی خود بکنید و سپس با مطالعه اندیشه ها، باورها، رفتار و درونیات این افراد راه موفقیت را برای خود هموارتر کنید.
در پایان به طور خلاصه ذکر میکنم که برای انتخاب یک فرد مناسب برای کسب تجربه، معیارهای احساسی و قلبی را کنار بگذارید و افراد را بر اساس نتیجه ای که در یک زمینه مشخص کسب کرده اند، بسنجید. هرچه نتایج پر بارتر و بزرگتر باشد، فرد الگوی مناسب تری است و هر چه الگوهایی که انتخاب میکنید افراد شایسته تری باشند، موفقیت شما نیز تضمین شده تر است.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
با سلام فقط میخواستم تشکر کنم از شما مطالبی که عنوان کردید بسیار عالی و تاثیر گذار بود .