قانون تکامل در قانون جذب
قانون تکامل اولین بار توسط داروین دانشمند انگلیسی مطرح شد و تحولی در دنیای علم به وجود آورد. این نظریه اعلام می کند که همه گونه ها نسب مشترکی دارند. یعنی همه موجودات از تکامل یک گونه مشترک به وجود آمده اند. همچنین وقتی گونه های مختلف در شرایط مختلف محیطی قرار میگیرند، در تلاش برای بقاء، جهش پیدا کرده و ویژگی های جدید کسب کنند که به آن انتخاب طبیعی می گویند.
برای مثال در دوره ای که تعداد زرافه ها بر روی زمین افزایش یافت، غذا و علف به شدت رو به کاهش گذاشت. بدین منظور زرافه ها در تلاش برای یافتن غذا مجبور بودند برای دسترسی به برگ درختان از گردن های خود استفاده کنند. در این میان زرافه های که گردن کوتاه داشتند از بین رفتن و گروهی دیگر از زرافه ها که در تلاش برای استفاده از برگ درختان، جهش پیدا کرده و ویژگی جدید، یعنی گردن بلندتر کسب کرده بودند، توانستند زنده بمانند.
طرفداران و منتقدین نظریه تکامل
قانون تکامل طرفداران و منتقدان زیادی دارد. منتقدان این نظریه تصور میکنند، نظریه ای که اعتقاد دارد خلقت جهان با تکامل میلیاردها سال به وجود آمده، وجود خداوند را نفی می کنند. این گروه تصور می کنند خلقت جهان چیزی شبیه به یک شعبده بازی بوده است. همانطور که یک شعبده باز کبوتری را به ناگهان از درون کلاه بیرون می کشد، خداوند نیز به یکباره جهان را خلق کرده است. اما در کتاب خدای من به تفصیل توضیح داده ام که روش خلقت خداوند بر پایه تکامل تدریجی و بهبود مستمر بوده است. همه چیز بر پایه دلایل علمی و تکامل گونه های قبلی شکل گرفته است.
قانون جذب و قانون تکامل
قانون جذب قانونی بنیادین در این جهان است. انسان توسط ذهن قدرتمند خود می تواند هر اتفاقی که خواهان آن است را به زندگی خود جذب کند. شما وقتی برای بودن در وضعیتی جدید هدفگذاری میکنید، باید بدانید که آنچه اکنون هستید، با آنچه در مقصد باید باشید، فاصله است.
برای مثال خواهان ارتقاء شغلی هستید. برای بودن در جایگاه بالاتر، علاوه بر آمادگی ذهنی و باورها، باید یکسری مهارت ها و دانشی که مختص آن پست و مقام است را بیاموزید. یعنی برای رسیدن به جایگاه جدید باید روند تکاملی خود را طی کنید.
مثال دیگر اینکه قصد دارید یک اتومبیل داشته باشید و توسط آن رفت و آمد کنید. اما در جایگاهی که اکنون قرار دارید، برای داشتن یک اتومبیل آماده نیستید. شما گواهینامه ندارید و توانایی رانندگی با آن را کسب نکرده اید. شما برای داشتن یک اتومبیل و رانندگی با آن باید ابتدا مهارت رانندگی را بیاموزید.
ممکن است گفته های فوق برای شما بدیهی به نظر بیایند. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که در زندگی برای دستیابی به رؤیاها نقشه مشخص و از پیش تعیین شده ای وجود ندارد. همه می دانیم برای رانندگی نیاز به یادگیری مهارت رانندگی و دریافت گواهینامه داریم. اما اینکه چه زمانی و به چه شکلی ان را انجام دهیم را نمی دانیم. در این زمان کائنات و الهامات ذهنی به کمک ما می آید.
در مورد مثال اول، ما نمی دانیم چه مهارت هایی را برای ارتقاء شغلی باید بیاموزیم. نمیدانیم چه زمانی باید درخواست ارتقاء را اعلام کنیم. نمی دانیم از کجا باید شروع کنیم. اما اگر در مورد یک هدف جدی باشیم و ذهن مصممی برای دستیابی به آن داشته باشیم، چیزی در درون ما مانند ندایی آشنا به ما می گوید که چه زمان چه کاری را انجام دهیم.
وقتی در مسیری مبهم گام بر می داریم، مثل تلاش برای راه اندازی یک شغل جدید، هیچگاه مسیر مانند نقشه تهران – شمال برای ما واضح و مشخص نیست. بلکه به قول جک کنفیلد مانند رانندگی کردن در شب، در جاده ای تاریک است. در رانندگی در این جاده شما تنها 20 متر جلوی خود را میبینید که توسط چراغ های اتومبیلتان روشن شده است. اگر اعتماد کنید و به حرکت خود ادامه بدهید، 20 متر بعدی را خواهید دید. همین طور 20 متر 20 متر تکامل شما طی می شود تا در نهایت به مقصد خود برسید.
برای راه اندازی شغلی جدید نیز شما از مسیری که باید از آن عبور کنید و اتفاقاتی که در مسیر برای شما رخ می دهد اطلاعی ندارید. اما همیشه پس از تصمیم گیری برای شروع یک کار اولین گام را می دانید. اولین گامی که در ذهن شما روشن می شود شاید خواندن یک کتاب باشد. زنگ زدن به یک دوست باشد. سرچ در اینترنت و… باشد. اما تا زمانی که گام اول طی نشود، به گام دوم دسترسی نخواهید داشت. زمانی گام بعدی را خواهید دید که گام قبلی طی شده باشد.
یک شبه ره صد ساله نمی توان رفت
طبق قانون تکامل، تا تکامل شما طی نشود، جهان اجازه ورود شما به مرحله جدید را نمی دهد. خط تولید کارخانه ای را در نظر بگیرید که مراحل تولید زنجیر وار به هم متصل است. خروجی هر مرحله ورودی مرحله بعد خواهد بود. حال تا یک مرحله به طور کامل تکمیل نشده باشد، مواد آمادگی لازم و مجوز برای ورود به مرحله بعد را ندارند.
کائنات نیز دقیقا به همین شکل در مورد شما رفتار می کند. تا شما تکامل خود را طی نکنید، تا لایق رفتن به مرحله بعد نشوید، از آن مرحله عبور نخواهید کرد.
این نکته برای جوانان و افرادی که می خواهند یک شبه پولدار شوند و رؤیای یک شبه در جمع قدرتمندان قرار گرفتن را دارند، بسیار مفید است. هر فرد ثروتمند، هر ورزشکار موفق، هر هنرمند زبردستی که می بینید و به جایگاه و منزلت او قبطه می خورید، باید بدانید که برای کسب این جایگاه، سالها زمان، ممارست، تمرین و حل مسئله وجود دارد.
ممکن است در مصاحبه یا زندگینامه بسیاری از افراد بزرگ مانند عباس برزگر و… بخوانید که در یک شب و با یک اتفاق، زندگی آنها متحول شد و موفقیت هایی که اکنون به دست آورده اند از اتفاقات آن شب سر چشمه میگیرد. ممکن است افراد زیادی باشند که با یک اتفاق زندگیشان متحول شده باشد اما هیچگاه جهان اجازه نمی دهد فردی خام و بدون آمادگی، به جایگاهی که لیاقت آن را ندارد، دست پیدا کند. این بدین معنیست که آن فرد در سالهای طولانی، آمادگی لازم برای رسیدن به یک هدف را کسب کرده و به مرز پختگی رسیده است و حاصل این آمادگی در یک شب و با یک اتفاق به بار نشسته است.
فراموش نکنید که گیاه بامبو در طول 6 ماه 27 متر رشد میکند. اما قبل از آن بذر این گیاه 5 سال بدون هیچگونه رشدی در خاک آماده رشد می شود. آیا به نظر شما رشد بامبو 6 ماهه اتفاق افتاده یا 5 سال و 6 ماه؟
دیدگاهتان را بنویسید