برای بهبود روابط هر کس خودش را تغییر بدهد!
چند سالیست که یک طرز فکر و جمله ای که نشانگر این طرز فکر است در میان مردم رواج پیدا کرده است که نه تنها به بهبود روابط کمک نمی کند، بلکه موجب بروز مشکلات زیادی می شود. آدمها اول آشنایی به هم میگن من همینم! من رو همینطور که هستم بپذیر و سعی نکن من رو تغییر بدی. بیاین بررسی کنیم که چه طرز فکری پشت این جمله وجود دارد. از کجا سرچشمه می گیرد و آیا این طرز فکر صحیح است؟ اصلا چرا افراد تصمیم می گیرند دیگران را تغییر بدهند؟ اگر شخصیت افراد را به سه بخش تقسیم کنیم، یک بخش از افراد را اعتقادات، طرز فکرها، باورها، و خصوصیاتی تشکیل می دهد که بیشتر جنبه درونی دارند. بخش دوم ویژگی هایی است که بیشتر برگرفته از همین درونیات است. مانند ویژگی های رفتاری، عادتها، خلقیات و… . بخش سوم نیز به خصوصیت های ظاهری اشخاص مربوط می شود. بخش اول درونی تر و ریشه ای تر هستند و بخش دوم و حتی بخش سوم نیز اکثرا وابسته به همان بخش اول هستند. بسیاری از عادت ها، خلقیات و رفتارهای ما و حتی نوع لباس پوشیدن و ظاهر ما، ریشه در طرز فکرها و باورهای درونی ما دارد.
در این مقاله قصد ندارم تا بخش اول را مورد ارزیابی قرار دهم و بگویم کدام باورها خوب و کدام بد هستند. اما برای داشتن یک رابطه سالم، موفق و ایده آل، باید افرادی را برای زندگی، کار یا هر نوع رابطه دیگر انتخاب کنیم که بیشترین تطابق و شباهت را با بخش اول ما داشته باشند. این بدین معنی است که بخش اول شخصیت ما و دیگران بسیار مهم است و باید تطابق و شباهت زیادی با بخش اول فردی که به عنوان دوست، همکار، همسر و… انتخاب می کنیم داشته باشد. اگر به این شکل افراد زندگیمان را انتخاب کنیم، احتمال به وجود آمدن یک رابطه پایدار و ایده آل بسیار زیاد است. زیرا در این شرایط، افراد شبیه به هم فکر می کنند و انتظارات، خلقیات و در کل بسیاری از بخش دوم آنها نیز شبیه به هم خواهد بود. حال اگر فردی را صرفا بر اساس اینکه خصوصیات ظاهری او بسیار مورد توجه و علاقه شماست انتخاب کنید و نسبت به بخش اول او بی توجه باشید، احتمالا تفاوت های بنیادین در دیدگاه ها، طرز فکرها، اعتقادات و عقاید، مشکلات بسیار زیادی را برای شما به وجود می آورند. چون بخش اول هر فرد بسیار درونی، ریشه ای و عمیق است، به سادگی قابل تغییر نیست و همچنین اینکه این بخش به هیچ عنوان بدون خواست خود شخص تغییر نمی کند. تقریبا تمام افراد باورها، اعتقادات و درونیات خود را حاصل یک عمر زندگی و تجربه می دانند و آن را بسیار محترم و ارزشمند می شمارند. به همین دلیل در مقابل هر تلاشی از سوی دیگران برای تغییر آنها، از خود واکنش نشان می دهند. پس بهتر است به جای انتخاب یک فرد اشتباهی و سپس تلاش برای تغییر او، از همان ابتدا سعی کنیم فردی را که بیشترین شباهت را با بخش اصلی شخصیت ما دارد برگزینیم.
در این شرایط هسته اصلی روابط دارای پیوندی ناگسستنی و بسیار قدرتمند خواهد بود. افراد درک بالایی از هم و رفتارهای یکدیگر دارند. رفتارها و واکنش ها برای طرفین غیر منتظره و ناهنجار نیست و به اصطلاح افراد در مدار یکدیگر قرار دارند. در این شکل از رابطه، تلاش های افراد بسیار همسو با هم و در جهت رشد و پیشرفت ذهنی، فکری و کار و زندگی آنها قرار دارد. در صورتی که افرادی با هسته اصلی ضعیف و ناهماهنگ، مدام در حال توضیح خود، توضیح افکار و اعتقادات خود هستند و هر کس تلاش می کند طرف مقابل را متقاعد کند که رفتار صحیح، آن چیزی است که من به آن رسیده ام. در این شکل از روابط، انرژی و زمانی که می تواند صرف پیشرفت و سازندگیِ کار و زندگی آنها شود، صرف همسو کردن هسته اصلی می شود که کاری بسیار دشوار و فرسایشی و در مواردی غیر ممکن است.
با توجه به آنچه گفته شد، روابط با هسته قدرتمند خوب به نظر می رسد اما هنوز ایده آل نیست. برای بهبود روابط دانشست این نکته ضروریست که همه آدمها ایرادات و نقایصی دارند و هر کس خود باید تلاش کند آنها را شناسایی و برای برطرف کردن آنها تلاش کند. برای مثال افراد گاهی به عادت ها و رفتارهای نامناسبی مانند اعتیاد به سیگار، بد دهنی، بد خلقی، چاقی، شلختگی، بی نظمی و… دچار هستند. چیزی که امروزه رواج پیدا کرده، این است که افراد به راحتی می گویند: “من همینم و من را همینطور که هستم باید بپذیری!” یا زمانی که یکی از طرفین از رفتار نامناسب آنها شکایت می کند، می گویند: “مرا همینگونه انتخاب کردی پس سعی نکن مرا تغییر بدهی!”. اما افرادی که به رشد ذهنی مناسب رسیده باشند می دانند که برای برقراری و حفظ یک رابطه سالم باید همیشه خود را ارتقاء بدهند و نقایص رفتاری خود را اصلاح کنند. در روش اول که افراد اعتقاد دارند من همینگونه که هستم باید پذیرفته شوم، پس از چند سال در عادت های بد خود عمق بیشتری پیدا می کنند و یک روند صعودی در آن زمینه را حفظ می کنند. معمولا اگر چاق هستند، اضافه وزن بیشتری کسب می کنند. اگر بد دهن هستند، ماندن در این عادت روز به روز بر تعداد الفاظ زشتی که از دهان آنها خارج می شود می افزاید. اگر سیگاری هستند، با گذر زمان و با مواجهه با مشکلات و استرس ها، بر تعداد نخ های سیگار آنها افزوده می شود و به طور کلی پس از چند سال مانند کالایی خواهند بود که نسبت به روز های اول خود فرسوده تر و به درد نخورتر شده اند. جذابیت، کشش و علاقه افراد به یکدیگر با گذشت سالیان طولانی کاهش می یابد و آن جذابیت ها و علایق جای خود را با صرفا عادتِ بودن در کنار هم عوض می کند. حال اگر این عادات بد به حدی عمیق شوند که برای طرف دیگرِ رابطه غیر قابل تحمل باشد، موجب جدایی و گسستن آن هسته قدرتمند می شود. آگاهی افراد از اینکه همیشه و به صورت مداوم هر کس باید به دنبال ارتقاء شخصیت و اصلاح رفتارهای خود باشد، سبب می شود با گذشت سالها افراد پخته تر، با شخصیت بهتر، بدنی سالم تر، رفتار و خلقیات بهتر تبدیل شوند و این بسیار بر بهبود روابط در طولانی مدت موثر است. در حقیقت بر خلاف اتومبیل و سایر کالاها که با گذر زمان کم ارزش تر و از قیمت آنها کاسته می شود، یک انسان پس از سالها زندگی می تواند روز به روز بر ارزش، اعتبار و شخصیت خود بیافزاید.
در جامعه پیشرفته امروز اگر کمی دلیل شکست روابط افراد را بررسی کنیم، متوجه می شویم که بسیاری از روابط صرفا به دلیل جذابیت های ظاهر، چهره، حالات بدن، تیپ، موقعیت های شغلی و اجتماعی طرفین بدون توجه به بخش اول یکدیگر شکل می گیرد. این نشان رشد نیافتگی افراد و عدم درک هدفِ برقراری یک رابطه است. در مرحله ای بالاتر از رشد یافتگی، افراد بخش اول را در اولویت قرار می دهند و سپس ظواهر در مرحله دوم اهمیت قرار می گیرد. زیرا زیبایی و جذابیت های ظاهری نیز بسیار مهم و برای دوام و پایداری یک رابطه ضروری است.
حال با وجود پذیرش اعتقادات و باورها و جذابیت های ظاهری، افراد هرکدام به نوبه خود باید برای برطرف کردن نقاط ضعف خود تلاش کنند و در این مسیر زوجین به پیشرفت یکدیگر کمک می کنند. این نشان دهنده یک رابطه شکل گرفته بر اساس بلوغ فکری افراد است. پس از سالها که از شکل گیری رابطه می گذرد، افراد وقتی به خود، به یکدیگر و کیفیت رابطه نگاه می کنند یک پیشرفت و یک همکاری دو جانبه را مشاهده می کنند که به درک متقابل بیشتر و رابطه ای با کیفیت تر منتهی شده است و آنها را به افرادی ارزشمندتر تبدیل کرده است.
نویسنده: فرهاد کوکائیان
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
مطلب بسیار قابل تامله و به موضوعی اشاره شده که در روابط امروزی خیلی مطرح میشه و طرفین به این موضوع اشاره میکنن که من همینم و میخواستی منو انتخاب نکنی. این موضوع به شکل قابل درکی تو مقاله بالا بهش اشاره شده که چطور میشه این موارد رو مدیریت کرد و ازش نتیجه گرفت.
مرسی اقای کوکائیان بابت مقاله خوبتون . سایت بسیار خوب و مطالب مفیدی دارین. موفق باشین
با سلام
من به باور رسیدم که انسان هایی که با انرژی مثبت،به دیگران نگاه میکنن،افراد مثل خودشون رو جذب میکنن،و جالب اینجاست که بعد از خوندن این مقاله ارزشمند به این نتیجه شخصی رسیدم گه به طور جالب و اعجاب انگیزی،لایه های درونیشون هم به هم نزدیکتره…..ممنون از آموزه های همیشه عالیتون.