زندگینامه کرنلیوس وندربیلت
کرنلیوس وندربیلت (Cornelius Vanderbilt) یکی از ثروتمندترین مردان جهان است. وندربیلت کارآفرین بزرگی است که صنعت کشتی رانی و راه آهن ایالات متحده مدیون اوست. زیرا فعالیت های او زیربنای صنایع آبی و راه آهن این کشور را بنا کرده است.
وندربیلت در بین سال های 1794 و 1877 زندگی می کرد. پدر او یک کشاورز بود. در نوجوانی ترک تحصیل کرده و درس و مدرسه را رها کرد. دیدگاه هایی افراطی و سرسختانه در مورد مدیریت پول داشت. او هیچگاه به کسی بدهکار نبود و چیزی را بر اساس قرض، وام و اعتبار خریداری نمی کرد. ثروت او بر طبق قیمت ها و نرخ تورم کنونی، 215 میلیارد دلار بر آورد شده است. وندربیلت انسانی خیر بود.
کرنلیوس ابتدا در کنار پدر مشغول به کار شد و سپس تجارت مستقل خود را در حوزه حمل و نقل دریایی آغاز کرد و به یکی از رهبران صنعت حمل و نقل آبی تبدیل شد. با وجود اینکه در بسیاری از اسناد تاریخی او را با نام ناخدا خطاب کرده اند و در صنعت حمل و نقل آبی بسیار موفق بود، اما او بعدها به صنعت ریلی وارد شد. او در قرن نوزدهم با ورود به صنعت ریلی و سرمایه گذاری در این بخش توانست به ثروت عظیمی دست پیدا کند. شهرت وندربیلت بیش از همه به دلیل مالکیت خط آهن مرکزی نیویورک است.

دوران کودکی و تولد
کرنلیوس وندربیلت در 27 می 1794 در شهر استیتن آیلند نیویورک به دنیا آمد. او فرزند چهارم خانواده بود. خانواده و اجداد او از اولین هلندی هایی بودند که به کشور آمریکا مهاجرت کردند و گروه “هلند جدید” را در سال 1650 به وجود آوردند.

مادرش فیب هند و پدرش کرنلیوس نام داشت. پدرش کشاورز بود و در نزدیکی شهر نیویورک کار و زندگی میکرد. آن زمان نیویورک 33 هزار نفر جمعیت داشت و پدر کرنلیوس محصولات کشاورزی خود را جهت فروش به این شهر می برد. رفت و آمد از آستین به نیویورک تنها از راه آبی امکان پذیر بود. کرنلیوس پدر قایقی ساده داشت که برای رفت و آمد به این شهر از آن استفاده می کرد.
قایق پدر دو بادبان داشت. در آن زمان قایق های دو بادبانه زیاد مرسوم نبود. این قایق ها که از اختراع هلندی ها به حساب می آمد، Periauger نام داشت و برای حمل افراد و بار مناسب بود.
با وجود رونق کسب و کار پدر در کشاورزی اما خانواده وندربیلت ثروت زیادی نداشت و آنها با صرفه جویی در هزینه ها تلاش می کردند تا از درآمد کشاورزی، سرمایه ای برای فرزندان ذخیره کنند. مادر حتی جواهرات خود را که اکثرا نقره بودند را به افراد دیگر اجاره می داد و درآمد حاصل از آن را نیز ذخیره می کرد.
زندگی کرنلیوس در خانواده ای فقیر که برای زندگی تلاش فراوان می کردند شکل گرفت. او در کودکی ساعت های زیادی را در مزرعه در کنار پدر کار می کرد. او کم کم به کار در مزرعه علاقمند شد. طرز فکر پدر که کار را ارزشمندتر از درس و مدرسه می دانست به او نیز سرایت کرد و او در سن 11 سالگی برای کار تمام وقت در مزرعه، درس و مدرسه را کنار گذاشت.
کرنلیوس وندربیلت از نمونه افرادیست که بدون تحصیل توانسته است به موفقیت های مالی چشمگیری دست پیدا کند. هرچند او در طول زندگی به دلیل عدم توانایی در نوشتن صحیح املای کلمات انگلیسی با چالش هایی روبرو بود، اما این امر هیچگاه نتوانست مانع دستیابی این مرد بزرگ به رؤیاهایش بشود.
کرنلیوس تا 12 سالگی تجارت از طریق حمل و نقل آبی را آموخته بود. مادر نیز مباحثی چون پس انداز، قرض، وام و وثیقه را به او آموزش داده بود و او برای تجارتی مستقل آماده بود. او در 16 سالگی تجارت مستقل خود را آغاز کرد. او با پس انداز شخصی خود و همچنین 100 دلاری که از پدر و مادر به عنوان کمک هزینه دریافت کرد، توانست یک قایق بادبانی خریداری کند.
جوانی و دوران تجارت مستقل
در سالهای نخستین فعالیتش در صنعت آبی توانست جایی در میان رقبا برای خود دست و پا کند و در رقابت موفق باشد. او روند رو به رشد خوبی را تجربه می کرد به طوری که پس از یکسال توانست 100 دلاری که از والدینش به عنوان کمک هزینه خرید قایق دریافت کرده بود را به همراه 1000 دلار اضافه به آنها پرداخت کند. او این 1000 دلار را به عنوان سهم والدینش برای سرمایه گذاری در کسب و کارش به آنها پرداخت.

وندربیلت اولین قرارداد مهم خود را در سال 1812 منعقد کرد. زمانی که این قرارداد بسته شد، در کشور به دلایل سیاسی جنگ داخلی بود. این قرارداد یک قرارداد دولتی بود که طبق آن وندربیلت پذیرفته بود تا تجهیزات نظامی را در مناطق جنگی و سایر مناطقی که در حال تکمیل پروژه های ساخت و ساز در نیویورک بودند جابجا کند.
بستن چنین قرارداد بزرگ و حساسی در آن برهه از زمان، موفقیت بزرگی به حساب می آمد و این پیروزی به دلیل پیشرفت های روز افزون وندربیلت و شهرتی که به دلیل قیمت های منصفانه اش کسب کرده بود به دست آمد.
وندربیلت در کسب و کار سبک مخصوص به خود را داشت. او بیشتر تمرکز خود را بر مدیریت قیمت ها و ارائه قیمت های منصفانه به وسیله کاهش هزینه ها اختصاص می داد. همچنین به دلیل ارتباط بهتر با مشتری و نوآوری برای به دست آوردن سهم بازار بیشتر، درآمد او با رشد مناسبی همراه بود.
تمرکز وندربیلت بر روی بهبود کسب و کار خود سبب شد تا به مرور رقبا از بازار این صنعت خارج شوند. در حقیقت او تا حدی قیمت ها را پایین می آورد که هیچ شرکتی توان رقابت با او را نداشت. این استراتژی در ابتدا سود کمی در بر داشت و در برخی موارد با ضررهایی نیز همراه بود. اما در بلند مدت سبب شد تا قرارداد های پر سودتر و مهم تری را جذب کند. شرکت او کم کم در میان مشتریان محبوبیت زیادی به دست آورد. روز به روز سهم بازار بیشتری به دست می آورد و رقابت را برای سایرین سخت تر می کرد.
رشد سریع او و درآمد بالایی که از این رشد کسب می کرد سبب شد تا ایده سرمایه گذاری در صنایع دیگر در ذهن او ایجاد شود. به همین منظور به سرمایه گذاری در صنعت ساخت و ساز علاقمند شد. ثروت بالای وندربیلت که در این برهه و توسط این سرمایه گذاری ها ایجاد شد، زیربنای موفقیت های تاریخی او در آینده را ایجاد کرند.
کرنلیوس در سال 1817 یعنی هنگامی که تنها 23 سال داشت به عنوان ناخدای یک کشتی بخاری بزرگ که Mouse نام داشت انتخاب شد. مالک این قایل فردی به نام توماس گیبنز بود که بعدها او نیز به یک تاجر موفق در ایالات متحده تبدیل شد.
وندربیلت به این کشتی بخاری علاقه زیادی پیدا کرد. به طوری که همه قایق های باری خود را فروخت تا بتواند در این کشتی مشغول به فعالیت شود.

با شکل گیری انقلاب صنعتی، کم کم موتور بخار جای نیروی انسانی و نیروهای طبیعی را گرفت. در آن سالها نیز ورود موتور بخار به کشتی ها سبب شد تا صنعت کشتیرانی رشد و پیشرفت بیشتری داشته باشد و برای حمل و نقل تنها به نیروی باد متکی نباشد. در این برهه کرنلیوس مهارت خود را هم در زمینه تجارت و هم دریانوردی افزایش می داد. در سال 1826 گیبنز که در امور دریایی و کشتیرانی نقش مربی را برای کرنلیوس ایفا می کرد، از دنیا رفت. تمام دارائی های گیبنز به پسرش ویلیام رسید. با اینکه کرنلیوس و گیبنز رابطه بسیار صمیمانه ای با یکدیگر داشتند، اما کرنلیوس با ویلیام رابطه خوبی نداشت. زیرا او را ثروتمندی می دانست که مهارتی در تجارت ندارد.
پس از مرگ گیبنز، کرنلیوس تصمیم گرفت تا دوباره به صورت مستقل کار کند. به همین منظور در سال 1828 به صورت مستقل در دریانوردی مشغول به کار شد. نام قایق جدید او Citizen بود. او با همین قایق در صنعت آبی پیشرفت می کرد و دارائی ها و تجهیزاتش به مرور در حال بهبود بودند. او به تدریج قایق های موتوری بیشتری را خریداری کرد. کرنلیوس که همیشه به کاهش هزینه ها علاقه داشت، حتی در ساخت قایق ها نیز ایده هایی به تولید کنندگان می داد تا بتوانند قایق هایی با هزینه و سوخت کمتر و سرعت بالاتر برای او تولید کنند. وندربیلت کم کم به یکی از رهبران اصلی این صنعت تبدیل شد.
او رشد خوبی را تجربه می کرد به گونه ای که دارائی های او تا سال 1834 به نیم میلیون دلار می رسید. در سال 1837 فردی به نام لمبرت واردل را استخدام کرد. او به عنوان دستیار به کرنلیوس خدمت می کرد.
واردل در مورد وندربیلت می گوید:
او هیچگاه به کسی بدهکار نبود و هیچ چیزی را بر اساس قرض، وام و اعتبار خرید نمی کرد. دیدگاه های او در مورد پول و سرمایه گذاری بسیار سختگیرانه و افراطی بودند.
تا سال 1840 تعداد کشتی ها و قایق های بخارندربیلت به بیش از 100 عدد رسیده بود. در همین سال او اولین عمارت شخصی خود را در همان محل تولدش یعنی شهر استیتن آیلند خریداری کرد.
با بالا رفتن تجربه کرنلیوس در این صنعت و تجربه کردن پیشرفت های قابل توجه، او دیگر به رقابت تنها از طریق ارائه قیمت های بهتر بسنده نمی کرد؛ بلکه تلاش میکرد خدمات بهتری را ارائه کند و از لحاظ سرعت بالاتر، راحتی سفرها و لوکس بودن تجهیزات سفر با دیگران متمایز باشد.

او تا اواخر دهه 1840 تنها بار و مسافر را بین نیویورک و بوستون جابجا می کرد. مرکر فعالیت های او نیز لانگ آیلند سوند بود. تا اینکه در سال 1849 فرصتی جدید برای وندربیلت و کسب و کارش ایجاد شد. مردم متوجه شده بودند که می توانند در کالیفرنیا به استخراج طلا بپردازند.
مهاجرت وسیع مردم برای کشف و استخراج طلا باعث شد تا هزاران نفر به سوی کالیفرنیا هجوم ببرند و جمعیت این شهر به طرز چشمگیری افزایش پیدا کند. تعداد زیادی از مهاجران نیز در سان فرانسیسکو که منطقه جدیدی بود، ساکن شدند.
هجوم اروپایی ها به امریکا باعث افزایش جمعیت در این کشور شد. آنها قالبا از کشتی های بخار برای مهارجرت به این کشور استفاده می کردند. افزایش جمعیت در منطقه کالیفرنیا سبب شد تا این منطقه در تاریخ سپتامبر 1850 به ایالت تبدیل شود. تغییرات عمده در این منطقه باعث شد تا نیاز به سفرهای متعدد در این ناحیه افزایش پیدا کند. این فرصتی عالی برای شرکت های کشتی رانی بود تا بتوانند در این بازار پر رونق سهمی کسب کنند. به همین دلیل شرکت های بیشماری میلیون ها دلار در حمل و نقل دریایی سرمایه گذاری کردند.
پتانسیل حمل و نقل در این منطقه به قدری بالا بود که مثلا در یک روز 226 کشتی بخار از نیویورک به مقصد کالیفرنیا حرکت کرد تا 20 هزار مسافر را به این ناحیه منتقل کنند. اما کرنلیوس وندربیلت به این فرصت به شکلی دیگر نگاه می کرد. این بازار جدید سبب شد تا کرنلیوس به جز صنعت آبی به حمل و نقل ریلی نیز فکر کند و او در همان دوران اولین سرمایه گذاری های خود را در صنعت راه آهن انجام داد.
ناخدا در نیکاراگوئه
با رونق اکتشاف طلا، درخواست برای حمل و نقل آبی افزایش یافته بود و شرکت ها نیز برای استفاده از این فرصت، ظرفیت های خود را افزایش می دادند. در همین دوران دولت امریکا نیز تمایل داشت تا برای انتقال بسته های پستی به سواحل غربی آمریکا از حمل و نقل آبی استفاده کند. برای این انتقال بهترین مسیر اقیانوس یا مسیر کیپ هورن بود که در جنوب آمریکا قرار داشت. وندربیلت که همیشه به دنبال کاهش هزینه ها بود، تشخیص داد که اگر کانالی در نیکاراگوئه را به عنوان مسیر رفت و آمد انتخاب کند، بازدهی و سوددهی سفرها بسیار افزایش پیدا می کند.
این مسیر از رودخانه سن خوار و دریاچه نیکاراگوئه که در بین اقیانوس آرام و دریای کارائیب قرار داشت، عبور می کرد. این مسیر یک آبراه طبیعی بود که گذر از آن با دشواری هایی همراه بود. این مسیر آبی و طولانی اکثرا به صورت طبیعی بود و تنها در حدود 20 کیلومتر از آن که در حاشیه غربی قرار داشت، ساخته شده بود. به همین دلیل مسیر برای بهربرداری نیاز به تغییراتی داشت. این تغییرات برای حمل و نقل با همکاری شرکتی به نام American Atlantic & Pacific Ship Canal انجام شد که البته با چالش ها و مشکلات فراوانی همراه بود. زیرا در طی پروژه کارشکنی های دولتی به دلایل سیاسی در روند انجام پروژه تاخیرهای زیادی ایجاد کردند. اما در آخر اولین کشتی بخاری که موفق شد از این مسیر عبور کند، کشتی بخار وندربیلت بود که از نیویورک به سمت گری تاون نیکاراگوئه حرکت می کرد.

مسیر به گونه ای بود که کشتی ها نمی توانستند تمام مسیر را طی کنند و پس از پیمودن بخشی از مسیر، مسافران مجبور بودند برای ادامه مسیر از قایق های کوچکی استفاده کنند و خود به همراه بارهایشان در قایق های کوچکتری به سمت مقصد حرکت کنند.
وندربیلت در اولین سفر برای بازدید از مسیر و اطمینان از امنیت آن، همراه مسافران و بارهایشان رفت. او که از موفقیت خود در این طرح مطمئن شده بود در مسیر بازگشت، طرح های بعدی خود را در سر توسعه می داد.
بسیاری از رقبا از مسیر جدید بی خبر بودند برای حمل و نقل از کانال پاناما استفاده می کردند. راه جدیدی که وندربیلت پیدا کرده بود، سفرها را دو روز کوتاه تر می کرد. این اقدام سبب به دست آمدن درآمدی بالغ بر یک میلیون دلار در سال را برای وندربیلت ایجاد کرده بود. شرکت وندربیلت بعدها به سرویس اصلی حمل و نقل از نیویورک به سان فرانسیسکو تبدیل شد.
دومین شرکتی که کشتی خود را از نیویورک راهی این مسیر کرد. شرکت امریکن آتلانتیک بود. نام کشتی این شرکت پرومئوس نام داشت و در 14 ژوئیه سال 1851 به منظور افتتاحیه رسمی شرکت از مبدا نیویورک به سمت کانال نیکاراگوئه حرکت کرد. شرکت امریکن آتلانتیک قدمت زیادی نداشت و بعدها با شرکتی به نام Accessory Transit که مدیریت آن با وندربیلت بود ادغام شد.
زمانی که وندربیلت در نیکاراگوئه کار می کرد، با فردی به نام جوزف ال وایت شریک بود. شراکت با این فرد برای وندربیلت دشواری ها و چالش هایی را به همراه داشت اما با وجود تمام موانع او توانست در این شرکت نیز موفقیت های زیادی را کسب کند. او در سال 1850 موفق شد لقب ناخدا یا commodore را که بالاترین درجه دریانوردی است را کسب کند. او به حمل و نقل در اقیانوس نیز پرداخت و آنجا هم موفقیت های بسیاری کسب کرد.

وندربیلت در ادامه در حدود یک دهه از فعالیت دریایی خود، بر روی قرارداد های مختلف کار می کرد. به دلیل شهرت و موقعیتی که داشت بارها آبراهام لینکن، رئیس جمهور وقت ایالات متحده پیشنهاد های مختلفی برای همکاری به او داده بود. اما به دلیل اینکه او علاقه ای نداشت تا کارش با سیاست ارتباط پیدا کند، پیشنهاد های دریافتی را رد می کرد. اما با اینهمه او در جنگ های داخلی نقش مهمی ایفا کرد. یکی از خدمات او مشاوره به شرکت های دریایی نظامی بود. او همچنین بهترین کشتی بخار خود را که Vanderbilt نام داشت در اختیار دولت قرار داد. این کشتی از سرعت بالایی برخوردار بود و مسیر نیویورک به لیورپول را که سایر کشتی ها در 18 روز طی می کردند را در 9 روز می پیمود. کشتی بزرگ وندربیلت از سال 1857 در مسیرهای بین اقیانوسی فعالیت می کرد.
دوران فعالیت وندربیلت همواره پیشرفت بوده است. در طول سالها فعالیتش با مشکلات و موانع بسیاری برخورد کرد اما با حل کردن و گذر از انها قدرت بیشتری در اداره کسب و کارش به دست آورد. برای مثال در سال 1853 هنگامی که او پس از مدتها کار قصد داشت تا با قایق شخصی خود به اروپا سفر کند، کارمندان او تلاش کردند تا مالکیت شرکت را از وندربیلت خارج کنند اما موفق به این کار نشدند. با وجود اینکه این اقدام خسارت هایی را برای وندربیلت و شرکتش به همراه داشت اما با گذر از این اتفاق توانست قدرت بیشتری برای اداره کسب و کارش کسب کند.
وندربیلت علاقه بسیاری به تضعیف رقبا و خارج کردن آنها از دور رقابت داشت. در دهه 1850 میلادی شرکتی بریتانیایی با نام British Cunard وجود داشت که مالکیت آن دولتی بود و خطوط مسافربری آن از اقیانوس اطلس عبور می کرد. وندربیلت در تلاش بود تا این خطوط مسافربری را از مالکیت این شرکت خارج کند که موفق نشد.
ورود ناخدا به صنعت راه آهن
اولین برخورد وندربیلت با راه آهن در سال 1833 زمانی که او حدودا 37 ساله بود اتفاق افتاد. در آن سال در شهر south amboy نیوجرسی راه آهن Camden & Amboy به تازگی راه اندازی شده بود و او برای بازدید از این راه آهن به نیوجرسی رفته بود. پس از بازدید از این راه آهن، علاقمند شد که لوکوموتیو های جدید را براند و نحوه کارآنها را مورد آزمایش قرار دهد. در این تجربه او نتوانست لوکوموتیو را کنترل کند و قطار از ریل خارج شد. اما اتفاقی برای کرنلیوس نیوفتاد و صدمه ای ندید. همین اتفاق سبب شد تا او به صنعت راه آهن علاقمند شود.
فعالیت های کرنلیوس وندربیلت در صنعت راه آهن تا قبل از هفتاد سالگی جدی نبود. هر چند همین فعالیت ها نیز تاثیرات مثبتی بر این صنعت گذاشت اما فعالیت های جدی او در این صنعت از هفتاد سالگی آغاز شد.

در سال 1837 شرکتی به نام New York, Providence & Boston Railroad خط آهن جدید خود را از رود آیلند راه اندازی کرد. این شرکت بعدها به Stonington Railroad تغییر نام داد. وندربیلت از این خط آهن جدید نیز دیدن کرد و علاقه ای که در او نبست به صنعت راه آهن وجود داشت بار دیگر زنده شد. در سال 1845 تصمیم گرفت تا مقدار زیادی از سهام شرکت NYP&B را خریداری کند. در سال 1845 نیز مقدار زیادی از سهام شرکت راه آهن Hartford & New Haven را خریداری کرد. این شرکت بعدها به New Haven تغییر نام داد. دو سال بعد یعنی در سال 1847 کرنلیوس وندربیلت توانست مدیریت شرکت New Haven را در اختیار بگیرد. با وجود اینکه ناخدا وندربیلت هنوز مدیریت شرکت نیکاراگوئه را نیز در اختیار داشت، مجبور بود بخش عمده ای از تمرکز خود را به آن شرکت اختصاص دهد. در سال 1849 با وجود دستاوردهای مهم و خوبی که در شرکت Haven کسب کرده بود اما در نهایت مجبور شد از مدیریت این شرکت کناره گیری کند.
جذابیت های صنعت حمل و نقل ریلی اجازه نمیداد تا ناخدا از این صنعت چشم پوشی کند. او در سال 1854 بار دیگر به این صنعت بازگشت و در شرکتی به نام New York & Harlem Railroad شروع به کار نمود. شرکت NY&H یک شرکت قدیمی بود و نتوانسته بود به موفقیتی در صنعت ریلی دست پیدا کند. این شرکت روندی نزولی را در پیش گرفته بود و قبل از ورود وندربیلت شرکتی شکست خورده و زیان ده محسوب می شد.

وندربیلت دریافته بود که صنعت راه آهن با صنعت کشتیرانی متفاوت است و نمی تواند استراتراتژی همیشگی خود در صنعت کشتیرانی که حمله به رقبا بود را در صنعت راه آهن پیاده کند. به همین منظور همکاری و دیپلماسی را جایگزین استراتژی قدیمی خود کرد. او پس از ورود به شرکت NY&H در اولین قدم شرکت هادستون ریور را که خط آهنی موازی میان آلبانی و نیویورک سیتی داشت را به شرکت خود اضافه کرد.
در قرن نوزدهم رقابت در کسب و کارها بسیار شدید شده بود و کرنلیوس وندربیلت برای اینکه بتواند تمرکز خود را به طور کامل بر روی صنعت راه آهن قرار دهد، در سال 1864 تصمیم گرفت با فعالیت های خود را در صنعت کشتیرانی برای همیشه خداحافظی کند.
در آن زمان دولت نظارت درستی بر روی نحوه رقابت کسب و کارها نداشت و جنگی بزرگ میان سرمایه گذاران برای تصاحب شرکت ها درگرفته بود. آنها به راحتی از قوانین گذر کرده و برای گسترش قلمرو کسب و کار خود، اقدام به خرید و تصاحب شرکت های کوچکتر می کردند.
شرکت تحت مدیریت وندربیلت رشد خوبی را تجربه می کرد. با وجود اینکه او استراتژی خود برای رقابت را تغییر داده بود، اما به دلیل سابقه ای که در صنعت کشتیرانی از خود به جای گذاشته بود، هدف انتقادها و اتهام ها قرار داشت.
با اینکه وندربیلت در شرکت های راه آهن عموما در جایگاه مدیر قرار داشت، اما بسیار کم درگیر امور مدیریت روزانه می شد. او بیشتر نقش یک رهبر را در این شرکت ها ایفا می کرد و اجرای امور را به زیردستان خود برون سپاری می کرد. اما هر چند وقت یکبار برای نظارت از خطوط و بررسی خطوط تازه تاسیس، شخصا در سفرهای آزمایشی شرکت می کرد.
استایلز در کتاب “روش های مدیریتی وندربیلت” می نویسد:
وندربیلت سیاست های کلی شرکت را مشخص می کرد و آن را برای مدیران توضیح می داد. او فضایی در شرکت ایجاد می کرد تا همه برای بازدهی حداکثری و کاهش هزینه ها تلاش کنند. او از عدم صداقت در کار و تنبلی متنفر بود و با این موارد به شدت برخورد می کرد.
وندربیلت بسیار جاه طلب بود و علاقه زیادی به پیشرفت داشت. اما ماهیت صنعت راه آهن، او را از رقابت به شکل سابق منصرف کرده بود و او رابطه بهتری با سایر شرکت ها برقرار کرده بود. وندربیلت شرکت های hudson river و new york harlem را در اختیار داشت. این دو شرکت از راه آهن مرکزی کوچکتر بودند اما خطوط آنها به صورت مستقیم به منهتن حرکت می کردند. او با فردی به نام اراستوس کورنینگ که خطوط ریلی نیویورک سیتی را در اختیار داشت ارتباط خوبی برقرار کرد و کورنینگ به متحدان وندربیلت پیوست. کورنینگ در سال 1864 بازنشسته شد و فردی به نام ریچموند که معاون او در شرکت بود در جایگاه مدیریت قرار گرفت. وندربیلت با ریچموند نیز رابطه خوبی داشت و برای او احترام و اعتبار قابل توجهی قائل بود. رابطه خوب وندربیلت و ریچموند در کار سبب شده بود تا همکاری های خوبی بین آن دو صورت بگیرد و تبادل مسافر و بار بین خطوط آنها به خوبی صورت پذیرد. ریچموند در سال 1866 درگذشت و هنری کیپ در شرکت نیویورک سیتی به عنوان مدیر مشغول به کار شد.
هنری کیپ رابطه خوبی با وندربیلت نداشت و علاقه ای با همکاری با او نداشت. هنری رقابت همراه با دشمنی شدیدی با وندربیلت و خطوط تحت اختیار او ایجاد کرده بود. ونربیلت بارها تلاش کرد تا شرایط را آرام کند و روابط صمیمانه ای ایجاد کند اما هنری کیپ به هیچ عنوان کوتاه نمی آمد. راه آهن نیویورک بارهای خطوط Harlem و Hudston را نمی پذیرفت. وندربیلت نیز مجبور شد بسته های راه آهن مرکزی به سمت شرق را از مسیر دیگری به جز آلبانی ارسال کند.

در این دوران بزرگترین دستاورد وندربیلت خرید شرکت راه آهن مرکزی نیویورک بود. این یک خرید تاریخی بود و او را به فرمانروای خطوط راه آهن مرکزی نیویورک تبدیل کرد. زیرا او توانسته بود کنترل دروازه اصلی راه آهن بزرگترین شهر آمریکا را به دست بگیرد. این اقدام وندربیلت، کیپ را ترساند و او را مجبور کرد تا از مواضع خود کوتاه بیاید. سپس تفاهم نامه ای میان وندربیلت و کیپ تنظیم شد و طی آن کیپ و همکاران پر تعدادش، تصمیم گرفتند سهام های خود را به وندربیلت بفروشند. پس از یکسال کرنلیوس وندربیلت موفق شد در جایگاه مدیر کل راه آهن مرکزی نیویورک قرار بگیرد.
کرنلیوس پس اینکه به عنوان مدیر کل شرکت راه آهن مرکزی انتخاب شد، تغییراتی را در این شرکت ایجاد کرد. او کنترل همه خطوط بین نیویورک و بوفالو را در اختیار داشت و در سال 1869 تصمیم گرفت تا ترمینالی با نام Grand Central Depot راه اندازی کند. وظیفه ساخت این ترمینال را به شرکت هارلم محول کرد. این ترمینال بعدها بهGrand Central Terminal تغییر نام داد. او در همین سال شرکت راه آهن مرکزی نیویورک و هادستون ریور را افتتاح کرد. در شرکت جدید جایی برای خطوط شرکت هارلم وجود نداشتند و از این شرکت تازه تاسیس جدا شدند.
وندربیلت در ادامه فعالیت های خود توانست راه آهن جنوبی میشیگان و لیک شور (LS&MS) را به خطوط راه آهن مرکزی نیویورک متصل کند. این دو مورد از مهمترین خطوط ارتباطی مرکز کشور بودند.
مخصوصا خطوط لیک شور که تاریخچه آن به سال 1830 باز میگشت و آنچه به وندربیلت رسیده بود، حاصل ادغام ها، ترکیب ها، جداشدن ها و خریدهای متنوع بود.
او با خرید میزانی از سهام این شرکت که حق کنترل شرکت را به او واگذار می کرد، کنترل این شرکت را به دست گرفت. این خرید نقش مهمی در یکپارچگی راه آهن مرکزی نیویورک در قرن بیستم داشت.
این شرکت در زمان اوج فعالیت های خود، بوفالو و شیکاگو را از طریق تولئو کلیولند و الکهارت به هم متصل می کرد. همچنین این خطوط به دیترویت در جنوب میشیگان و شهر نفتی پنسیلوانیا هم میرسیدند.
وندربیلت در سال 1873 به عنوان مدیر کل شرکت (LS&MS) انتخاب شد. او این شرکت را زمانی به دست گرفت که به دلیل ناکارآمدی مدیران قبلی در مرز ورشکستگی قرار داشت و بدهی های بسیاری داشت. او پس از یکسال توانست تمام بدهی های این شرکت را پرداخت کند.
آخرین تحولی که وندربیلت در صنعت حمل و نقل ریلی ایالات متحده ایجاد کرد، خرید خط آهن جنوبی کانادا در سال 1876 بود.

زندگی شخصی کرنلیوس وندربیلت
کرنلیوس یک مدیر حرفه ای بود. تحلیلگری خوب بود و تقریبا تمام تصمیماتش با مشورت همسر اولش سوفیا انجام می شد. او در برنامه ریزی و طراحی فعالیت هایش دقت بالایی داشت و قبل از ورود به هر قرارداد تمامی جنبه های آن را می سنجید و برای اتخاذ بهترین تصمیم از اطرافیان خود کمک می گرفت.
کرنلیوس زمانی که تنها 19 سال داشت با دخترعموی خود سوفیا جانسون ازدواج کرد. او همسر خود را بسیار دوست داشت. آنها توانسته بودند زندگی بسیار خوبی را در کنار یکدیگر تجربه کنند. سوفیا نه تنها همسر خوبی برای کرنلیوس بود، بلکه مشاوری خوب و دلسوز برای همسرش بود. آنها 10 فرزند داشتند و در نهایت در سال 1868 سوفیا درگذشت. از دست دادن سوفیا ضربه شدیدی برای کرنلیوس به حساب می آمد.
یک سال پس از مرگ سوفیا، کرنلیوس که 73 سال داشت، با یکی از اقوام دور خود به نام فرانسیس آرمسترانگ کرافورد ازدواج کرد. فرزندان وندربیلت با این ازدواج موافق نبودند زیرا نه تنها فرانسیس 34 سال از پدر آنها جوانتر بود، بلکه 7 فرزند کرنلیوس نیز از او بزرگتر بودند. اما با این وجود ازدواج با فرانسیس امیدهای زیادی را برای زندگی در دل او ایجاد کرد.
کرنلیوس تا قبل از ازدواج با فرانسیس مرد خیری نبود. اما فرانسیس تاثیر زیادی از این جهت بر او گذاشت. او مبلغ یک میلیون دلار به عنوان کمک هزینه به دانشگاه نشویل پرداخت کرد. با احتساب مالیات، این مبلغ معادل 260 میلیون دلار امروزی است. مسئولان این دانشگاه نیز برای تشکر از وندربیلت نام آن را تغییر دادند و بعدها نام آن به دانشگاه وندربیلت نشویل تنسی تغییر کرد.
وندربیلت در زمان مرگش در 105 میلیون دلار دارائی داشت. این مبلغ سبب شده بود تا ثروتمندترین فرد در آمریکا شناخته شود. تنها فردی که در تاریخ از از لحاظ ثروت، در رتبه بالاتری از وندربیلت قرار می گیرد، جان دی راکفلر است. وندربیلت چیزی در حدود یک هشتادو هفتم از درآمد ناخالص ملی آمریکا یا یک بیستم از ارز در حال جریان را در اختیار داشت.
کرنلیوس در اواخر عمر خود پسرش ویلیام را به عنوان مدیر ارشد کسب و کارش انتخاب کرد. ویلیام راهی را در پیش گرفت که پدر در نظر داشت. او بخش عمده ای از دارائی هایش را به ویلیام بخشید و تنها چیزی در حدود نیم میلیون دلار را به 9 فرزند دیگرش اهدا کرد. کرنلیوس وندربیلت در تاریخ 4 ژانویه 1877 در 83 سالگی درگذشت.
وصیت کرنلیوس و بخشیدن بخش عمده ای از دارائی هایش به ویلیام موجب نارضایتی و شکایت سایر فرزندان شد. آنها به دادگاه شکایت کردند و مدعی شدند که پدر در زمان تنظیم وصیت نامه در وضعیت جسمی و ذهنی مناسبی نبوده که این ادعا رد شد و در نهایت دادگاه به نفع ویلیام رای صادر کرد.البته گفتنی است که نیم میلیون دلاری که وندربیلت برای پسرانش به ارث گذاشت، معادل 130 میلیون دلار امروزی است.
ارنست پلاسمن مجسمه ای از وندربیلت طراحی و ساخته است که در بخش ترمینال مرکزی منهتن نصب شده است. او در سال 1999 به تالار افتخارات راه آهن شمالی راه پیدا کرد.
تی جی استایز نویسنده زندگینامه کرنلیوس وندربیلت ، او را بنیانگزار زیرساخت های حمل و نقل در آمریکا می داند. این نویسنده معتقد است که روش ها و نوآوری های وندربیلت در اداره و مدیریت کسب و کارها، پایه های جهان تجارت امروز آمریکا را بنا کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید