استیو جابز و درس هایی که می توان از زندگی او آموخت
بررسی زندگی استیو جابز
۱- تحصیلات استیو جابز
آنچه در این مقاله خواهید خواند، بررسی نکاتی ارزشمند و الهام بخش از زندگی استیو جابز است. او در دوران تحصیل، تصمیم به ترک تحصیل گرفت. شاید جالب باشد که بدانید ترک تحصیل در کشوری توسعه یافته مانند آمریکا نیز، کاری ناخوشایند و موجب ناراحتی والدین و اطرافیان است و موجب سرافکندگی پدر و مادر در مقابل اقوام، دوستان و آشنایان می شود.
هدف اکثر مردم از حضور در مدارس و دانشگاه ها، بجز خواندن و نوشتن، کسب اعتبار، آبرو و شغل خوب از طریق تحصیلات است. اما کمتر می بینیم که افرادی در سنین نوجوانی و جوانی به این درک رسیده باشند که تحصیلات عامل موفقیت نیست. اگر هم کسی به این درک رسیده باشد نیز، جرات آن را ندارد تا در مقابل ناملایمات روزگار، والدین و جامعه بایستد؛ تحصیلات را کنار گذاشته و حرفه ی مورد علاقه ی خود را دنبال کند. استیو جابز از جمله کسانی بود که به این درک و جسارت رسیده بود و موفق شد تا با ترک تحصیل، رؤیاهای خود را در حرفه ی مورد علاقه اش دنبال کند.
بسیاری از افراد را ممکن است در اطرافتان ببینید که در کنار درس و مدرسه و یا شغلی که در آن مشغول به کار هستند، حرفه ی مورد علاقه خود مثل موسیقی، نقاشی، ورزش و… را نیز دنبال می کنند. اما تفاوت کار این افراد با افرادی مانند استیو جابز در چیست؟ این تفاوت در دو مفهوم خلاصه می شود: تمرکز و ایمان.
آدم های زیادی هستند که در کنار کاری که برای تامین مخارج زندگی انجام می دهند، حرفه مورد علاقه شان را نیز دنبال می کنند. نمی توان گفت این افراد به موفقیت نمی رسند، اما در مقایسه با افرادی که تمام تمرکز و انرژی خود را بر روی هدف خود در حرفه مورد علاقه شان متمرکز می کنند، به نتایج کم کیفیت تری دست پیدا می کنند. مسیر موفقیت آنها طولانی تر می شود و احتمالا اگر مشغله های کارِ موقت آنها اندکی زیاد شود، مجبور می شوند هدف اصلی خود را برای مدتی یا حتی برای همیشه به حالت تعلیق درآورند.
دنبال کردن هدف بدون اشتیاق سوزان میسر نیست. تمرکز بالا بر روی هدف عامل مهمی برای موفقیت است اما این تمرکز بدون اشتیاق سوزان برای رسیدن به هدف بدست نمی آید و اشتیاق سوزان هم بدون نیروی ایمان بدست نمی آید. بسیاری از مردم هنگامی که به کار مورد علاقه شان مشغول می شوند، شک و تردید زیادی در رسیدن به هدف و کسب موفقیت های پیش بینی شده در ذهنشان دارند. اما در میان این افراد تنها کسانی به موفقیت و هدف نهایی می رسند که بتوانند روز به روز از شک و تردید های خود کاسته و آن را به یقین تبدیل کنند.
هر چه نیروی ایمان در درون انسان بیشتر شود، به طبع تمرکز، اشتیاق، خلاقیت، نیروهای مثبت و انرژی او در کار بیشتر می شود و موفقیت با سرعت و کیفیت بیشتری رقم میخورد. ایمان و اشتیاق بالایی که در استیو جابز ایجاد شده بود سبب شد تا برای رسیدن به تمرکز بیشتر، از تحصیلات آکادمیک خود دست بکشد و بر روی هدف خود متمرکز شود.
۲- سرمایه اولیه
تصور کنید گرسنه هستید و امروز اتفاقا هوس غذای خاصی کرده اید. برای پختن غذا به آشپزخانه می روید و می بینید برای پخت آن غذا تمامی مواد لازم را ندارید. در چنین شرایطی اگر اشتیاق شما تنها در حد یک هوس زودگذر و برای هدفی کوچک مثل یک وعده غذایی باشد، به راحتی دست از تلاش برمی دارید و هدف دیگری را جایگزین آن هدف می کنید. اما اگر برای رسیدن به آن هدف میل و اشتیاقی سوزان در شما وجود داشته باشد، با هر آنچه در اختیار دارید به سمت هدف حرکت می کنید به این امید که در آینده کاستی ها را برطرف و به رؤیای خود دست پیدا کنید.
استیو جابز و بسیاری از افراد بزرگ تاریخ نیز کار را از گاراژ خانه و با امکانات ساده ای که در اختیار داشته اند شروع کردند. این نکته را بدانید که امکانات و منابع مالی و مکانی کافی شاید تنها در اختیار دولت ها قرار داشته باشد یا افراد ثروتمندی که خود آنها نیز یک روز از کنار هم قرار دادن امکانات ساده خود توانسته اند امروز به ثروت و مکنت قابل توجهی دست پیدا کنند.
۳- امید داشتن
افراد بزرگی مانند استیو جابز، ادیسون و… در طول زندگی خود شکست های بزرگی به قیمت از دست دادن حاصل تمام تلاش های زندگی خود را متحمل شده اند. ادیسون در دوران زندگی خود شاهد آتش گرفتن و سوختن آزمایشگاه بزرگش که ذره ذره و با تلاش فرآوان در تمام طول زندگی خود آن را ساخته بود، شد.
استیو جابز نیز پس از سالها تلاش و تاسیس شرکت اپل، از شرکت خود اخراج شد. اما هم ادیسون و هم استیو جابز بعدها دوباره توانستند به موفقیت هایی بیش از آنچه در گذشته کسب کرده بودند دست پیدا کنند. ادیسون دقیقا یکسال بعد آزمایشگاهی بسیار بزرگتر را افتتاح کرد و استیو جابز نیز دوباره ریاست اپل را بدست آورد. در این ناملایماتِ زندگی، افراد زیادی توان شکست را نداشته و همراه با شکست در کسب و کار افسرده، سرخورده، بیمار می شوند و از بین میروند. تفاوت شخصیت های بزرگی مانند ری کراک، سرهنگ ساندرس، آرنولد شوارتزنگر، استیو جابز و ادیسون با افراد معمولی، توان آنها در کنترل احساسات است. نقطه عطف این افراد با دیگران در حفظ امید، ایمان، انگیزه و انرژی در شرایط سخت و بسیار ناامیدکننده است.
۴- داشتن حس خوب
زندگی یعنی داشتن حس خوب. کاری را انجام دهید که به شما حس بهتری می دهد. استیو جابز هنگامی که از شرکت خود اخراج شده بود، در اوقات بیکاری خود تبلیغ یک آموزشگاه خطاطی را می بیند و تصمیم می گیرد اوقات فراغت خود را با خطاطی سپری کند. بعدها همین مهارت که در اوقات فراغت او و صرفا برای بدست آوردن حس بهتر بدست آمده بود به کمک او آمد و توانست صدها فونت منحصر به فرد را به سیستم عامل مکینتاش اضافه کند. پیروی از حس خوب و انجام فعالیت هایی که به شما حس بهتری می دهد، مانند پیدا کردن تکه پازل هایی از روی زمین است که به تنهایی معنایی ندارند اما نگه داشتن آنها در آینده، تکمیل کننده و معنا بخش تصویر زندگی شما خواهد بود.
استیو جابز بعدها با کنایه به بیل گیتس گفت: اگر آن روزها من به کلاس خوش نویسی نمیرفتم، مردم موهبت استفاده از صدها فونت زیبا را از دست می دادند و احتمالا مایکروسافت هم چیزی برای کپی برداری در اختیار نداشت تا از این طریق بر اعتبار و ارزش محصولات خود بیفزاید.
استیو در سالهای پایانی عمر خود، با وجود بیماری سخت جسمانی و سرطان، کار فروش و معرفی محصولات جدید را خود انجام می داد. این به این دلیل نبود که او منابع مالی کافی در اختیار نداشت، این به این دلیل نبود که نیروی انسانی و مورد اعتماد را در اختیار نداشت؛ بلکه به این معنا بود که او از انجام این کار لذت میبرد. او در تمام طول زندگی و تا پایان عمر خود، کاری را انجام داد که از آن لذت میبرد و مهم ترین دلیل موفقیت او در راه اندازی شرکتی به وسعت اپل انجام کارهایی بود که به او احساس بهتری میداند.
در پایان نیز دوست دارم به نکته ای اشاره کنم که استیو جابز در مصاحبه ای خطاب به جوانان بیان کرده است. او میگوید: توصیه من به جوانان این است که هرچه می توانید ریسک کنید. در دوران جوانی شما نه صاحب خانواده هستید، نه خانه، ماشین و یا کسب و کاری که از دست دادن آن برای شما بسیار ناگوار و جبران ناپذیر باشد. در این دوره هر چه در توان دارید برای دستیابی به اهدافتان ریسک کنید. زیرا جوان هستید و در این دوران هرچه از دست بدهید را میتوانید به راحتی بدست آورید اما اگر این ریسک ها به موفقیت تبدیل شوند، می توانید از ثمرات آن برای مدتهای طولانی، شاید تا پایان عمرتان بهره مند شوید.
نویسنده: فرهاد کوکائیان
لطفا دیدگاه های خود را در خصوص این موضوع، در بخش نظرات همین مطلب برای ما بنویسید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام .ممنون از مطالب ارزنده ی شما
برای رسیدن به موفقیت مهم ترین عامل داشتن ایمان قوی و عزم راسخ است ممکن است در مسیر موفقیت بارها زمین بخوریم،شکست بخوریم،کسی زمین خوردن های مارا نمی شمارد اما وقتی موفق شویم میتوانیم همه ادم های اطرافمان را خوشحال کنیم،واز ثمره موفقیتمان نه تنها خودمان بلکه دیگران را هم بهره مند کنیم.