قانون جذب در بورس
بررسی قانون جذب در بورس – بورس ایران این روزها یکی از داغ ترین موضوعات و کیس هایی است که مورد توجه عموم مردم از پیرو جوان، مرد و زن، کودک و کهنسال قرار گرفته است. خیل عظیمی از مردم با دیدن سودهای بالا و بی دردسرِ دوستانِ خود در طی مدت زمانی کوتاه، به سمت کارگزاری ها هجوم آورده اند و بورس را یک منبع درآمد بسیار خوب در کنار کسب و کارشان در نظر می گیرند. گروهی ریسک پذیر نیستند و تنها اقدام به خرید عرضه های اولیه می کنند و گروهی نیز با اطلاعاتی که از کانال های تلگرامی و پیج های اینستاگرامی به دست می آورند، مقداری از سرمایه شان را به خرید سهم سایر شرکت های فعال در بورس اختصاص می دهند. گروهی دیگر نیز به هر طریق که شده، با فروش اتومبیل، خانه و دارائی های خود، سرمایه بیشتری فرآهم می کنند تا سود بیشتری نیز کسب کنند. اما سوالی که این روزها زیاد از من پریسیده می شود این است که: نظر شما به عنوان یک مدرس دوره های قانون جذب، درمورد بورس ایران چیست؟ آیا قانون جذب در بورس جواب می دهد؟ اگر جواب می دهد چگونه می توان از آن در جهت کسب سود بیشتر استفاده کرد؟ آیا قانون جذب با بورس موافق است یا مخالف؟ و سوالاتی شبیه به اینها … .
در پاسخ باید بگویم که بورس به خودی خود نه خوب است و نه بد! بدیهی است که بورس، هم می تواند در جهت منفعت رسانی به شما مورد استفاده قرار گیرد و هم در جهت منفی و ایجاد ضرر و زیان! بورس تنها یک ابزار است. مانند آتش یا نیروی الکتریسیته! آتش هم می تواند به عنوان یک وسیله برای گرم کردن خانه و یا پخت غذا مورد استفاده قرار گیرد و هم وسیله ای برای آسیب زدن به افراد و به آتش کشیدن خانه آنها!
نکته ای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که در کائنات، این کسب و کار شما، مشتریها، بورس و… نیستند که به شما روزی می رسانند؛ بلکه منبع روزی رسان در کل کائنات خداوندِ رزاق است و اینها همه ابزار یا به بیانی دیگر دستان خداوند برای رساندن روزی به بنده هاست. حال اگر به بورس به چشم یک ابزار یا وسیله نگاه کنیم، کسب سود یا زیان بستگی صد در صد به خود شما دارد. اگر در مدار کسب درآمدهای بیشتر و بالاتر باشید، خداوند از این طریق، روزیِ بیشتر و همسان با باورهایتان را به شما می رساند.
در بورس میلیون ها نفر فعال هستند. اما هر کس به اندازه باورهای خود از آن درآمد کسب می کند. برخی افراد در دنیای واقعی گنجشک روزی هستند و درآمد کمی دارند. مثلا اگر به بازار تهران یا هر جای دیگری که کسب و کارهای مشابه وجود دارد سری بزنید، برخی مغازه ها و فروشگاه ها در همه ایام سال بسیار شلوغ و پر مشتری هستند در حالی که سایر فروشگاه هایی که همان کالا، با همان قیمت و برند را عرضه می کنند، هیچ مشتری ای ندارند. این افراد در بورس نیز طبق باورهایشان پیش می روند و تنها سهام شرکت هایی به آنها معرفی می شود که سود بسیار کمی برای آنها ایجاد می کند. برعکس افرادی که در دنیای واقعی خوش روزی هستند، در بورس نیز بر طبق باورهایشان و فرکانس هایی که لحظه به لحظه و صورت ناخودآگاه به جهان ارسال می کنند، سیگنالِ خریدِ سهامِ شرکت های پر بازده را دریافت می کنند.
همچنین افراد زیادی باور دارند کار کردن و پول درآوردن سخت است. کار کردن برای این افراد مترادف با عرق ریختن و سختی کشیدن است. اعتقاد عمده این قشر این است که مرد باید دست بر زانو بزند، یا علی بگوید و بلند شود و با زور بازو زندگیش را بسازد. این افراد یا بورس را جدی نمی گیرند یا کلا به سمت بورس هدایت نمی شوند، یا اگر هم در بورس فعالیت کنند سود مناسبی به دست نمی آورند. زیرا اعتقاد دارند پول باید سخت به دست بیاید. اما افراد زیادی هم هستند که در مقابل، اعتقاد دارند که با پیدایش اینترنت و تکنولوژی های جدید، شکل کسب و کارها از حالت سنتی به پیشرفته و مدرن تغییر کرده است. برای کسب درآمد به جای زور بازو باید از نیروی ذهن و فکر بهره برد و یک فرد به راحتی و هنگامی که در خواب است نیز می تواند کسب درآمد کند. بالطبع گروه دوم بر طبق قانون باورها، از این کسب و کار درآمدهای خوبی به دست می آورند.
کائنات به هیچ کس ظلم نمی کند و با همه به عدالت رفتار می کند.
مثلا فرض کنید فردی در مدار درآمد ۵ میلیون تومان در ماه قرار دارد. اما از طریق بورس، در یک ماه چندین میلیون اضافه تر از آنچه به طور ذهنی استحقاقش را دارد، درآمد به دست می آورد. اما چون این فرد در مدار ۵ میلیون تومان قرار دارد، کائنات با ایجاد مخارج و هزینه های اضافه برای این فرد، عدالت را در مورد او برقرار می کند. در نهایت این شخص در انتهای ماه، خالص مبلغی که برای او باقی مانده همان مبلغ ۵ میلیون تومان است.
به طور کلی همانطور که قبلا نیز به آن اشاره شد، بورس نیز مانند هر کسب و کاری، یک ابزار برای کسب درآمد است. حال اگر فرد باورهای مناسبی در مورد ثروت و درآمد داشته باشد، در همان کسب و کاری که به آن مشغول است، هزاران فرصت بهتر از فرصت هایی که در بورس وجود دارد به سراغ او می آیند. اما اگر فرد باورهای نامناسبی در مورد ثروت در ذهن پرورانده باشد، در بورس و هر کسب و کار دیگری که وارد شود، نمی تواند سود مناسبی به دست آورد. بسیار افرادی هستند که در روزهای سراسر مثبت بازار بورس، سهام معدود شرکت هایی را خریداری کرده اند که منفی هستند و بالعکس!
امیدوارم متوجه عمق مطلب و منظور بنده شده باشید که بورس و هیچ کسب و کار دیگر، عامل تعیین کننده در درآمد و کسب سود افراد نیست. آنچه مهم است باورهایی است که شخص در مورد ثروث در ذهن دارد. منبع اصلی روزی رسان خداوند بزرگ است و اگر ما بورس، کسب و کارمان، شرکتی خاص، مشتری ها و… را عامل روزی رسان به زندگیمان قلمداد کنیم، از لحاظ اعتقادی، برای خداوند بزرگ شریک قائل شده ایم. شما با باورهایتان درخواست می کنید و خداوند پاسخ می گوید. روش استفاده از قانون جذب در بورس به همین سادگی است. اگر درآمدهای بهتری می خواهید، ابتدا باورهایی که در ذهن دارید را اصلاح کنید تا بهترین فرصت ها و ابزارها توسط کائنات بر سر راهتان قرار گیرند.
موفق، پیروز و ثروتمند باشید.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
ممنون از شما جناب کوکائیان که با بررسی دقیق و باآگاهی از شرایط جامعه مقاله هاتونو انتخاب میکنید …..نیرومندترین و خلاق ترین نیرو در جهان همون باوره. باور ها نقش مهمی را در زندگی ماایفا کنند بسیاری از موفقیت ها و شکست های زندگی هر فرد ناشی از باورهای درونی او است.
با تشکر از راهنمایی های خوب و ارائه نقطه نظرات مفیدتان به صورت شفاف و قابل استفاده برای همه.اگر در نوشته ای به طور جداگانه به آن مطلب مدار درآمد(روزی)، از جهات گوناگون هم بپردازید بیشتر ممنون می شوم.ارادت…