درک قانون ، تنها راه موفقیت
قانون جذب قانون کل کائنات
همیشه از زمان کودکی به ما گفته شده که نظم عامل موفقیت است. اگر دوست داریم فرد موفق و کامیابی باشیم، باید نظم در تمام اعمال ما جاری باشد. در درون نظم قوانین وجود دارند. به بیانی دیگر این قوانین هستند که نظم را به وجود می آورند. برای مثال در درون آشپزخانه ما قانون ساده ای برای دسته بندی و نظم وسایل حکم فرماست. مواد خوراکی خراب شدنی در درون یخچال قرار میگیرد. مواد خوراکی مانند ادویه ها و موادی که فاسد نمی شوند، در درون ظروف اختصاص داده شده نگهداری میشوند. ظروف غذاخوری در کابینت مخصوص خود قرار دارد و با این قوانین ساده آشپزخانه ما شکلی که مطلوب ماست را به خود می گیرد.
به غیر از آشپزخانه، قوانین به سایر بخش های خانه ما نیز نظم می بخشند. برای انجام هر فعالیت خاص باید به مکان و اتاق مخصوص آن مراجعه کنیم. برای مثال نمیتوانیم در وسط آشپزخانه استراحت کنیم یا در اتاق خواب غذا درست کنیم. پس باید برای انجام هر کاری به اتاق مخصوص آن مراجعه کنیم.
به طور کلی قوانین به تمام جنبه های زندگی ما نظم می بخشند. بچه ها باید اول مهر به مدرسه بیایند و هر روز قبل از ساعت ۷:۳۰ صبح در حیاط مدرسه حضور داشته باشند. بزرگتر که می شویم، در ادارات مشغول به کار می شویم. بر طبق قوانین هر شرکت باید در ساعت مشخصی به شرکت بیاییم و در ساعت مشخصی از آن خارج شویم. در خیابان باید از قوانین راهنمایی ورانندگی برای عبور و مرور منظم پیروی کنیم.
به طور کلی تمام جنبه های زندگی ما توسط قوانین احاطه شده اند. اما قوانین به دو نوع هستند. نوع اول قوانینی که تا به الان به آنها پرداختیم، قوانینی هستند که توسط خود ما ایجاد شده اند. این قوانین برای زندگی بهتر و توسط خود انسان ها ایجاد شده اند. این نوع از قوانین قابل تغییر و اصلاح هستند. بسیاری از این قوانین در طول حیات زندگی بشر ایجاد شده، پس از مدتی اصلاح یا حذف می شوند و قوانین کاملتر جایگزین آنها می شوند.
نوع دوم قوانین قوانین پایه ای هستند که توسط خالق این جهان در طبیعت قرار گرفته است. این قوانین بسیار حساس، دقیق و غیر قابل تغییر هستند. مانند قانون جوشیدن آب. برای رساندن آب به نقطه جوش باید دمای آن را به ۱۰۰ درجه برسانیم. یا قوانینی که توسط دانشمندانی مثل نیوتن و انیشتین کشف شدند. در قوانین نوع اول، بشر با وضع قوانین زندگی خود را بهبود می بخشد اما در قوانین نوع دوم، بشر با کشف قوانین و ارتباط میان عناصر، زندگی خود را بهبود می بخشد. زیرا با کشف ارتباط میان عناصر، بشر می تواند قدرت بیشتری در اختیار بگیرد و از امکانات و پتانسیل هایی که در جهان وجود دارد بهره ببرد. هر چه بیشتر این قوانین توسط بشر درک و کشف شود، به وعده خداوند یعنی تسخیر زمین و آسمان توسط بشر نزدیکتر می شویم.
«وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لَّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (الجاثیه، ۱۳)
ترجمه: و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را براى شما مسخر کرد و همهاش از او است و در این خود آیاتى است براى مردمى که تفکر کنند.
حال بزرگترین قانونی که بر کل کائنات حکم فرماست و تمام قوانین ذیل آن قرار دارند، قانون جذب است. قانون جذب تمام کائنات را در بر می گیرد. این قانون بیان می کند که همه چیز از انرژی ساخته شده است. حتی اتفاقات نیز همه از جنس انرژی هستند. هر ذره ای، سطح مشخصی از انرژی را داراست و این سطوح مختلف سبب می شود تا هر چیزی شکل و حالت خاص خود را داشته باشد.
انسان تنها موجودی است که قادر است سطح انرژی خود را تغییر دهد. انسان با تجسم کردن و توجه کردن به هر چیز می تواند سطح انرژی خود را به آن موضوعی که به آن توجه می کند، تغییر دهد. در کائنات، هر چیزی هم انرژی خود را جذب می کند. برای مثال اگر یک استخر پر از آب داشته باشیم، و اگر در درون آن دو بادکنک بادشده، دو عدد سنگ بزرگ و مقدار زیادی آب بریزیم، آب ها سطح استخر را می پوشانند. سنگ ها در کف استخر قرار می گیرند و بادکنک ها بر روی آب شناور می مانند.
این ضرب المثل معروف نیز از قدیم در بین مردم رایج بوده و هست که بیانگر همین موضوع و همین قانون است:
” کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز”
هر فردی که طالب کسب موفقیت و کامروایی است، باید این قانون را به بهترین شکل فرابگیرد. زیرا فردی که از این قانون آگاهی دارد، می داند که برای موفقیت، باید به موفقیت ها و پیروزی ها توجه کند. برای شادی باید به شادی موجود در جهان توجه کند. برای آرامش باید از اخبار جنگ و غارت دوری کند و به آرامش و صلح توجه کند.
فردی که نحوه کار قانون جذب (The Law of Attraction) را می داند، شانس و اقبال یا تقدیر برای او معنایی ندارد. می داند تمام آنچه بوده، هست و خواهد بود ماحصل باورهای او در زندگی است. فرد آگاه اشتباهات زندگیش را می پذیرد و به جای مقصر دانستن دیگران، ( خدا، خانواده، دولت، مردم و…) به دنبال تغییر برنامه ریزی ذهن خود است و ریشه تمام مشکلات و اتفاقات زندگیش را در درون خود جستجو می کند. زیرا می داند که خود اوست که تک تک اتفاقات زندگیش را با باورهای ذهنیش رقم می زند. می داند که با ریشه یابی و اصلاح باورها می تواند وضعیت خود را مطابق با رویاهایش پیش ببرد.
این قانون در ذات تمام انسان ها وجود دارد. همه آن را از بدو تولد در ضمیر ناخودآگاه خود دارند. اما در سالهای زندگی بر روی زمین، باورهای غلط پیشینیان سبب شده تا آنها را فراموش و قوانین جدید را جایگزین قوانین ثابت الهی کنیم. برای موفقیت لازم نیست کار سختی انجام دهیم. تنها کافیست مانند دوران کودکی بدون هیچ مقاومتی در ذهن، به دنبال آنچه می پسندیم برویم و با توجه به آنها، انها را به زندگیمان فراخوانی کنیم و خداوند بزرگ را به خاطر این قانون ارزشمند و فوق العاده سپاسگزار باشیم.
خوش باش که هرکه راز داند داند که خوشی خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر شاکر همه دم شکر ستاند
مولانا
نویسنده: فرهاد کوکائیان
دیدگاهتان را بنویسید